همپرسه با افلاطون
برای اخلاقی زیستن بیشترین چیزی که نیاز داریم توصیفات ایجابی است؛ اینکه یک خصوصیت اخلاقی چه حسی را در درون ما برمیانگیزد و چه میوههایی در رفتار ما پدید میآورد. این روزها برایم مسئله فروتنی مطرح شده بود. مسئله از آنجا شروع شد که تصمیم گرفتم بهعنوان مستمع آزاد در درس زبان دین شرکت کنم که برای دانشجویان ارشد تازهوارد گذاشتهاند. ابتدا برایم کمی سخت آمد که همراه با کسانی درکلاس بنشینم که چند سال عقبترند و حتی امکان دارد در مقام تدریس به ایشان درس بدهم (اینکه شاید چهرة بیرونی این کار بیسوادی من باشد). غلبه بر این حس برایم دشوار نبود و تنها چند لحظه طول کشید و مصمم شدم بروم که فکر دوم به سراغم آمد. یکی از تعبیرهای محتمل از این کار من، فروتنی در آموختن است. اما برای کسانی که همچون من با گروههای حوزوی و مذهبی نشستوبرخاست داشتهاند، بازی خودـفروتنـنمایی، بازی آشنایی است. در جامعه ما، بسیاری که اصلا دلمشغول فروتنی نیستند و آن عده هم که دغدغهاش را دارند، بخش عمدهشان درگیر رفتارهای کلیشهای هستند (مثل نشستن در پایین مجلس، و ...) . ترس من هم از این بود که دچار نمایشِ فروتنی شوم. نزاع درونیام را با میثم مطرح کردم. خاطرهای از حضورش در جلسه یکی از اساتید گفت که تا حد زیادی مسئله را برایم حل کرد. گفت آن استاد مشهور من را قبلا فقط در یک دیدارِ هنگام ناهار دیده بود، و در گفتوگویی کوتاه درباره رشته تحصیلی و پایاننامهام پرسیده بود. چند وقت بعد که استاد در جایی سخنرانی داشت، رفتم تا ضبط را روی میزش بگذارم که استاد صدایم کرد و از وضعیت پایاننامه و قبولی دکتری و ... پرسید. در واقع استادی برجسته و نامدار، وضعیت کسی را به خاطر داشته است که هیچ فایدهای برایش ندارد و کار استاد گیرِ او نیست. همینطور است پزشک متخصص نامدار یا مدیر کلی که بیمارهایش یا کارکنانِ جزء زیردستش برایش مهم باشند: مشکلاتشان، شادیهایشان، پیشرفتشان. فروتنی یعنی همین اهمیت دادن به دیگران؛ یعنی اینکه در ساحتهای انسانی، خود را با دیگران همرتبه و همسطح بدانی. وقتی فروتن نباشی، بقیه را فراموش میکنی، چون تو بالاتری و آنان را نمیبینی. خود را همرتبه دانستن با دیگران احساسِ محوریِ فروتنی است و اهمیتدادن به دیگران مهمترین و بارزترین میوة آن. با این فهم از فروتنی، دیگر اینکه در کلاس بنشینم یا ننشینم، جزو مسائل دخیل در فروتنی نیست و درگیر کردن ذهن در آن، وارد شدن به کلیشههای نمایشِ فروتنی است. مسئله من هم صورتش پاک شد.