سفارش تبلیغ
صبا ویژن

هم‏پرسه با افلاطون

یکی از بیشترین چیزهایی که از آن لذت می برم این است که با جنبه ای از خود زمینی ام آشنا شوم. مدتی است که بر تغییر خُلق (mood) خودم متمرکزم. اینکه چه چیزهایی خلقم را بالا می برد (یعین مثبت می کند) و چه چیزهایی پایین. از میان عوامل شش گانه ای که پیدا کردم که خلقم را بالا می برند، صدر جدول را این عامل گرفت: فیدبک (بازخورد) مثبت گرفتن. اینکه همان چیزهای مثبتی که ادامه مطلب...
جمعه 93 بهمن 17 :: 11:54 عصر:: نظرات ( )

 

دو سه هفته پیش میهمانی بودم. ده پانزده نفری بودند. بحث شد و این روزها هم وقتی درمجلسی بحث می شود از هر جا که شروع شود به اسلام کشیده می شود. از فلسفه شروع شود به اسلام کشیده می شود. از سیاست شروع شود به اسلام کشیده می شود. از اقتصاد و تورم و گرانی شروع شود به اسلام کشیده می شود. وقتی رشته کلام به دست یکی از دوستان اهل فلسفه افتاد همین طور که گرم صحبت بود باز بحث به اسلام کشیده شد و مسئله متعه. گفت امروز قبل از این که به میهمانی بیایم فلان کتاب را می خواندم ( اسم کتاب را آورد ولی من برای این که حواس کسی پرت نشود اسم آن را نمی آورم) در آن کتاب چند روایت از امام صادق (ع) نقل کرده بودند در باره لزوم متعه و این که امام به شاگردان و مریدان خود دستور اکید داده اند که هر روز متعه کنند. ثواب دارد. وقتی یکی از مریدان به امام عرض می کند که من خرج زن و بچه ام را هم ندارم بدهم امام دست کرده بودند توی جیبشان و کار آن بابا را راه انداخته بودند. می گفت امام صریحا فرموده اند که از ما نیست هر کس که متعه نکند و خلاصه مثل این که در دنیا هچ مسئله مهم دیگری وجود نداشته است. بعد هم این دوست ما شروع کرد به انتقاد کردن از امام صادق و بد وبیراه گفتن به متعه و از این حرفهای روشنفکری.  

مجلس با وجود این که مردانه بود ولی می شد حدس زد که کسی از این حرفها خوشش نیامد. چون همه گناهان را اندخته بود به گردن امام صادق. در آن مجلس من مثل بقیه نتوانستم حرفی بزنم . به دلائلی. اما بعد از مجلس، در راه بازگشت دوستی که مرا با ماشینش به خانه می رساند نظرم را در این باب جویا شد. گفتم من هم از این حرفها که در باره امام صادق گفته شد خوشم نیامد، همچنان که از بسیاری از این حرفهائی که در سیره ها در باره پیغمبر اکرم( ع) می گویند خوشم نمی آید. من درست نمی دانم که امام صادق را این طوری مورد مؤاخذه قرار دهیم. به دلیل این که معلوم نیست که این حرفها را امام زده باشد یا اگر هم گفته باشد تحت چه شرایطی و برای چه گفته اند. این متون درست است که تاریخی است ولی تاریخ نیست. گفت: یعنی شما معتقدید که این روایتها درست نیست و امام این حرفها را نزده است. گفتم: من قضیه را به این صورت نمی گویم. ثابت کردن این که این روایتها از امام نیست به همان اندازه مشکل است که بخواهیم بگوئیم هست. گفت : پس چه کار کنیم؟ گفتم: این متون را نه به عنوان تاریخ بلکه به لحاظ تاریخی در نظر بگیریم. به این صورت که ادامه مطلب...

جمعه 93 بهمن 17 :: 3:55 عصر:: نظرات ( )

دوزخ است آن خانه کآن بی روزن است ///اصل دین ای بنده روزن کردن است

همه ادیان جهان اساساً‌ واکنش‌های بشری به تجربه دینی یکسانی هستند که غالباً از آن به «تجربه‌ای ناب از امر متعالی» یاد می‌شود. بدین‌سان، الاهیات کوششی است مسیحی برای تأمل کردن بر این تجربة مشترک بشری.



پ.ن: مولانا جلال‌الدین رومی؛ درسنامه الاهیات مسیحی، الیستر مک‌گراث


چهارشنبه 93 بهمن 8 :: 12:26 صبح:: نظرات ( )